اگر دایی شهامت ندارد، لااقل مسوولان داشته‌باشند …

(صبرکردم یه چند ساعتی بگذره، آروم شم، در نبود رسانه و روزنامه، دلم برای یه نقد درست و حسابی لک‌زده، باز خوب بالاترین هست.) ۱- همین اول صادقانه بگم که واقعا دوست داشتم، تیم ملی نتیجه‌نگیره، اما دلم نمی‌خواست ببازه. همون مساوی هم کافی بود. به نظر من تو باد موفقیت‌های لحظه‌ای و شادی‌های کاذب… ادامه خواندن اگر دایی شهامت ندارد، لااقل مسوولان داشته‌باشند …

وقتی ماچ‌های خدا هم به آخر می‌رسه …

یه زمانی علی کریمی گفته‌بود که خدا علی دایی رو بغل نکرده، ماچ کرده، حالا معلوم می‌شه که گویا ماچ‌های خدا هم به آخر رسیده. آقای دایی گند زدی! این خنده‌ها هم دیگه بسه، تشر زدن به خبرنگاران و گزارش‌گران و غرور هم کافیه! آقای دایی برو … همین

آخرین روز سال …

آخرین روز سال هم گذشت. سالی که ۳۶۶ روز داشت و این روز آخری سردرگم در این‌که بالاخره، سی‌ام اسفند ۱۳۸۷ بود یا ۱۳۸۸ . هر چه بود گذشت و از فردا سالی جدید آغازمی‌شود. یه عالمه تصمیم‌های جدید، خط و نشان‌ها، برنامه‌ها و آرزوها … به من این روز آخری عجیب چسبید، داشتن یک… ادامه خواندن آخرین روز سال …

فال حافظ …

صبا ز منزل جانان گذر دریغ مدارو زو به عاشق بی‌دل، خبر دریغ مداربه شکر آن‌که شکفتی به کام بخت، ای گلنسیم وصل، ز مرغ سحر دریغ‌ مدارحریف عشق تو بودم، چو ماه نو بودیکنون که ماه تمامی، مظر دریغ مدارجهان و هر چه در او هست، سهل و مختصرستز اهل معرفت این مختصر، دریغ… ادامه خواندن فال حافظ …

بهار و باز هم بهار …

بهار آمد، همیشه از این‌که آغاز سال با آغاز بهار هم‌زمانه خوشحال بودم. فرهنگ و شعور پیشینیان در انتخاب این مبنا واقعا زیبا و تاثیرگذازه. سال نوی همه مبارک. امیدوارم که سالی نیکو، خوب و سرشار از پیروزی و بهروزی در انتظارمون باشه.

نام‌دارانِ درگذشته به سال ۱۳۸۷

سال ۱۳۸۷ نیز چون دیگر سال‌ها، در حالی به آخر می‌رسد که بسیاری از همراهان‌اش ر ادر میانه‌ی راه جاگذاشت. در این واپسین روزهای سال و مانند سال پیش، این فهرست، نام‌دارانی هستند که دیگر در میان‌مان نبوده، تنها آثار و یادشان بر ذهن‌مان باقی خواهندماند. روان همه‌ی ایشان شاد:

لپ تاپی که دزدیده شد …

۱- امروز صبح اتفاقی که همیشه ازش واهمه داشتم افتاد و لپ تاپ ام رو دزدیدن. اونم از توی صندوق عقب ماشین. و به راحتی همه ی اطلاعات و کارهای چند سال بر باد رفت. فاجعه ای که تا مرز سکته منو برد وقتی در صندوق عقب و باز کردم و کیف نوت بوک رو… ادامه خواندن لپ تاپی که دزدیده شد …

به احترام احمدرضا احمدی

امروز  روزنامه‌ی اعتماد ملی در ضمیمه‌ی گزارش و تحلیل (صفحه‌ی ۱۸) مصاحبه‌ی جالبی با احمدرضا احمدی به مناسبت انتشار مجموعه‌ی شعرها‌اش انجام‌داده‌بود. این‌جا گفتم که قصد ساخت تقویمی با شعرهای او دارم و نیز از خاطره‌یی صحبت‌کردن با او . امروز که روزنامه را خوندم، دل‌ام خیلی گرفت چرا که سال تموم شد و تقویم… ادامه خواندن به احترام احمدرضا احمدی

وقتی طهران، تهران شد…

۲۲۳ سال پیش، بیست و یکم اسفند ماه ۱۱۶۴ خورشیدی، در چنارستان عباسی، آغامحمدخان تاج شاهی بر سر گذاشت و تهران پایتخت شد. بدین ترتیب، روستایی آرمیده در دامنه‌ی البرز که سال‌ها زیر نام شهر ری زیسته‌بود، از همسایه جدا شد و پای در راهی گذاشت که امروز نه تنها او را که بسیاری از… ادامه خواندن وقتی طهران، تهران شد…

۱۷ اسفند: سال روز درگذشت حسین قوامی (فاخته)

استاد حسین قوامی به سال ۱۲۸۸ در تهران پابه‌عرصه‌ی وجودگذاشت. از ده سالگی با شنیدن آواز خوانندگانآن روزگار، کار تمرین آواز را آغازکرد و درواقع با پدرش که مخالف سرسخت خوانندگی بود، به نوعی کشمکش پنهانی پرداخت. هنگامی که پدرش از دنیا رفت، تقریبا بیست ساله بود و بعد از مدتی که غم و اندوه… ادامه خواندن ۱۷ اسفند: سال روز درگذشت حسین قوامی (فاخته)