چهل سالگیبه آرامیتنِ خود را کش دادبر سالِ پیش رو.چقدراین لحظه را مرور میکردم؛آنِ گذشتنمواجهه با خوددر میانه.بیاختیاریاجبار نیست؛و گذشتنتقدیر.همچون ایستادن در پاگردقدری تأملخیره به انبانِ پسِ پستکرانی از امید راباز گشودهام،از اینجاهنوز افق پیداستو سوسویِ آرزوهای نارسو خروسخوانِ تجربهها.و پیشِ روچه خیالهاکه چشمک میزندبرای پیوستن به خودبرای دوستداشتنبرای زندگیبرای پای گذاشتنبر پلهٔ بعدیاز چلّه… ادامه خواندن چهل