۱۰۰ سال قانون مطبوعات در سرزمین ما

مطبوعات در سرزمین ما تاریخ پرفراز و فرودی را ازسرگذرانده‌اند. وجه اشتراک این دوران، با چشم‌پوشی از مقاطعی کوتاه، شاید تنگ‌نظری حاکمان نسبت به روزنامه و روزنامه‌نگاران باشد. در طول این زمان بیش از یک سده، جز در سال‌های پس از ۱۳۲۰ که روزنامه‌های بسیاری چاپ‌شدند و آزادی نسبی داده‌شد، دروان حکومت دکترمصدق که مطبوعات آزادانه فعالیت‌می‌کردند

journal.jpg

و نیز مقطعی کوتاه از دوران ریاست‌جمهوری سید محمد خاتمی، مطبوعات همواره از جانب حکومت‌ها تحت فشار بوده و هر از چندگاهی روزنامه‌ای توقیف‌شده، روزنامه‌نگاری به زندان افتاده و گاهی حتا اعدام‌شده‌است. نیک می‌دانیم این چنین فراز و فرود برای رسانه‌ای که رکن چهارم دموکراسی نامیده‌می‌شود و نقش موثری در گسترش فرهنگ مر دم‌سالاری و تثبیت جایگاه حقوق مدنی-شهروندی دارد، او را همیشه از اهداف خود دورکرده‌است.
از چاپ نخستین روزنامه در ایران بش از یک سده می‌گذرد، و نخستین قانون مطبوعات در ایران در ۱۸ بهمن ۱۲۸۶ به تصویب‌رسید. این‌که چنین قانونی لزوما باید وجودداشته‌باشد یا نه، بحثی است علی‌حده، اما در تمام این یکصدسال گذشته ، مجادله‌های بسیاری درخصوص چگونگی‌ی این قانون، حیطه‌ی نفوذ و محدودیت و نحوه‌ی تعریف جرم مطبوعاتی درگرفته‌است. این قوانین بارها دستخوش تغییر شده‌آند که گاه حتا به تغییر ماهوی ان هم منجرشده‌است. قانون مطبوعاتی فعلی، قانونی است که در سال ۱۳۶۴ تصویب شده و در سال ۱۳۷۹ در ۲۶ بند اصلاح‌شد. زمزمه‌ی تدوین یک قانون جامع و آزاداندیشانه هواره وجودداشته که اوج آن درمجلس ششم بود که طرح اصلاح و تدوین قانون مطبوعات با حکم حکومتی از دستور کار خارج شد.
از سال‌های پایانی‌ی دهه‌ی ۱۲۹۰ که نخستین شکایت مطبوعاتی ازسوی احمدشاه انجام‌شد، تا امروز صدها روزنامه‌نگار محکوم‌شده و به زندان‌رفته‌اند، هزاران نشریه هم یا نتوانستند مجوز انتشار بگیرند ( که آخرین‌شان آریا بود) یا توقیف شدند ( مانند شرق، هم‌میهن، مدرسه و این اواخر زنان). گسست ماهیتی میان روزنامه‌هایی که توقیف‌می‌شوند نشان از فقدان یک قانون جامع می‌دهد. قانون فعلی مطبوعات را می‌توانید از این‌جا بخوانید.
نبود این قانون عادلانه و مرضی‌الطرفین! (که هر دو جانب را راضی نگه‌دارد) از مشکلات عمده‌ی روزنامه‌نگاری عصر ما

sooresrafil.jpg

است. خطوط قرمز نامشخص، محدودساختن آزادی‌ی بیان، نبود حداقل شرایط اجتماعی- اشتغالی برای روزنامه‌نگاران، تهدید امنیت شغلی، دخالت دولت در کار مطبوعاتی، سو‌ءاستفاده از رانت‌های دولتی و یارانه‌ها، تحدید روزنامه‌نگاری‌ی بخش خصوصی و… از این جمله‌اند.
در روزهایی که به سر‌می‌بریم، فشار بر مطبوعات افزون‌شده و متاسفانه تعدادی از روزنامه‌نگاران یا بیکارشده‌اند یا که به زندان‌افتاده‌اند …

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.