سال‌روز درگذشت استاد ناصر فرهنگ فر

هر چند که بنیان هنر زلزله خیزه
در ضرب مرا هست مقامی بتونیزه
سر پنجه شیرست مرا در زدن ضرب
هشدار که با من نکنی هیچ ستیزه
این پوست که امروز کشم بر سر ان دست
در ملک ختا بود غزالی قلمیزه
گفتند که در ضرب تویی منحصر امروز
گفتم بله این بسته به ذات است و غریزه
میرفت به نام دگران ثبت شود ضرب
صد شکر که دیگر شده فرهنگ فریزه

۱۰ سال پیش در چنین روزی استاد ناصر فرهنگ فر نوازنده ی پیشکسوت تمبک و یکی از چهره های برجسته ی اسن یاز که نقش به سزایی در شناساندن نوای این ساز به جهانیان داشت درگذشت. او کنسرت های بسیاری را همراه با محمدرضا لطفی و محمدرضا شجریان ارائه کرد. وى چهارم آبان ماه سال ۱۳۲۶ در شهررى متولد و از هفت سالگى به نواختن تنبک مشغول شد. پدر او «تار» و عمویش «تنبک» مى نواخت. او تنبک را زیرنظر «محمد کرکمام» فرا گرفت و مدتى هم نزد استاد حسین تهرانى به شاگردى پرداخت و یک سال نیز نزد «محمد اسماعیلى» کتاب تنبک استاد تهرانى را آموخت.وى در سال ۱۳۴۹ به همراه «داود گنجه اى» به دانشکده هنرهاى زیبا رفت و با اساتیدى چون نورعلى برومند و داریوش صفوت آشنا شد و در سال ۱۳۵۰ در برنامه هاى تلویزیونى «هفت شهر عشق» به همراه استاد بهارى، لطف الله مجد و… به اجراى برنامه پرداخت.فرهنگ فر از سال ۱۳۵۱ به همراه هنرمندانى چون محمد رضا شجریان محمد رضا لطفى، حسین علیزاده، داریوش  طلایى، داود گنجه اى، پرویز مشکاتیان و… در جشن هنر شیراز برنامه هاى متعددى را اجرا کرد. او در سال ۱۳۵۲ به بلژیک رفت و با گروه باله «موریس بژار» همکارى کرد. در سال ۱۳۵۴ به دعوت «رابرت ویلسون» به نیویورک رفت و با گروه تئاتر وى همکارى کرد. در همین سال به عضویت گروه شیدا درآمد و کنسرت ها و برنامه هاى متعددى با محمد رضا لطفى اجرا کرد. در سال  ۱۳۵۶ با تاسیس گروه «عارف» کارهاى مختلفى همراه با پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده و … اجرا کرد و این فعالیت با تاسیس کانون هنرى چاوش تا سال ۱۳۶۳ ادامه یافت. «ناصر فرهنگ فر» علاوه بر آشنایى به سبک و شیوه هاى مختلف تنبک نوازى رفته رفته از دهه ۵۰ صاحب سبکى متمایز و ممتاز در تنبک نوازى شد.  (در ادامه می توانید مصاحبه ی سما بابایی و پیمان ناصح پور را در رونامه ی شرق بخوانید )

متن مصاحبه از روزنامه ی شرق : ۱۳ امرداد ۸۴

•علت گوشه گیرى استاد در سال هاى پایانى عمرشان چه بوده است؟
بعد از دوران اوج هنرى استاد که به نظر من در آلبوم بسته  نگار با تار محمد رضا لطفى تنبک نواخت ، کم کم گوشه نشین شدند و به قول معروف خلوت گزیدند. اینکه چرا به قول خودشان از جلوت رمیده و خلوت گزیدند، دلایل بسیارى دارد که در مصاحبه هاى گوناگون و نوشته هاى تقریباً قابل قبولى، کم  و بیش گفته  شده است. آن چیزى که ضرورت آن واقعاً احساس مى شود بررسى زندگى هنرى استاد توسط پژوهشگر بى طرف است که استاد را آنچه که بودند به جامعه هنرى معرفى کند.
•تاثیرگذاران بر مرحوم فرهنگ فر از ابتداى کار تا آخرین سال هاى عمرشان چه کسانى بودند؟
استاد «فرهنگ فر» در خانواده اى به دنیا آمد که هنر در آن رواج داشت، مثلاً پدربزرگش خوشنویس معروف دوره قاجار بود و پدرشان تار نواز و عمویشان تنبک نواز بود. چون استاد به زور خانه اى در شهر رى که همان آنجا به دنیا آمده بود مى رفتند، نحوه نوازندگى و ریتم هاى تنبک زورخانه اى در نوازندگى استاد حس مى شود، البته ایشان از اساتید بزرگ دوران خود مانند استاد حسین تهرانى، استاد نور على برومند و استاد عبدالله خان دوامى بهره ها بردند ولى حضور و تاثیر حال و هواى موسیقى زورخانه اى بیشتر مى شود و با ابتکارات شخصى خود سبک نوینى را به وجود آوردند که بعد ها سبک «فرهنگ فر» نامیده مى شد، در ضمن چون در اوایل آموزش ایشان با یکى از بستگان دورشان به نام «محمد  ترکمان» که از شاگردان استاد امیر ناصر افتتاح بودند کار کردند و بنابراین مى توانیم ایشان را تا حدى متاثر از سبک افتتاح بدانیم.
•سبک تنبک نوازى مرحوم فرهنگ فر چه بوده است و چه تاثیرى بر این ساز و نوازندگان بعدى داشته است؟
ایشان سبک منحصر به فردى را خلق کردند که بعدها به سبک «فرهنگ فر» معروف شد و همان طور که اشاره اى به آن داشتم، سبک ایشان حال و هواى ضرب زورخانه  را دارد. ایشان در به کار بردن «تک ریزها» و «پلنگ ها» (بشکن ها) روش مخصوصى داشتند و تکنیک هاى جدیدى مثل «چکشى» به تنبک اضافه کردند، همچنین در ریتم هاى گوناگون به ویژه ریتم «دوازده  ضربى» مهارت ویژه اى داشتند و تنبک نوازان بسیارى چه هم دوره اى ایشان و چه جوان ترها از ایشان تاثیر گرفتند، بنابراین در پیشرفت تنبک نقش برجسته اى دارند.
•مرحوم «فرهنگ فر» به روش آموزش سماعى اعتقاد داشتند یا بهره گیرى از نت؟
استاد «فرهنگ فر» به هر دو روش اعتقاد داشت، اگر چه بیشتر به روش گوشى تکیه داشت. معمولاً شاگردان درس هاى کتاب آموزشى تنبک استاد «تهرانى» را مى زدند و بعد ریتم هاى خود استاد را مى نواختند و فرا مى گرفتند. البته بسیارى از درس هاى کتاب آموزش تنبک استاد تهرانى را به سبک خودشان درس مى دادند و نحوه انگشت گذارى  ها روى تنبک دقیقاً منطبق به سبک استاد تهرانى نبود، مثلاً ایشان اشاره را با ترکیب دو تک ریز مى زدند که با اشاره استاد تهرانى تفاوت داشت. یکى از اشکالات عمده کتاب آموزشى تنبک این است که خیلى زود شاگرد را درگیر «ریزپر» مى کنند در حالى که مقدماتى لازم است تا شاگرد بتواند دست هایش را آنقدرى ورزیده کند تا ریزپر را اجرا کند، از این رو به شاگردان تمرینى را توصیه مى کردند که روى چوب نواخته مى شد و به تقویت انگشتان و مچ دست هاى شاگرد کمک بسیارى مى کردند و به این طریق سعى مى کردند این نقص کتب آموزشى تنبک را برطرف کنند.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.