چندی پیش داشتم روزنامههای قدیمی را ورقمیزدم، کیهان تاریخ ۱۹ آذر ۱۳۵۸ در صفحهی اول، عنوان بالا را قراردادهبود و اعلامکردهبود که در راستای اهدف انقلاب اسلامی، همراه با ملت غیور و شهیدپرور و مبارز و استکبارستیز و ضدامپریالیستی و… این اتفاق میمون افتاده و دست عدهای از مهندسان مشاور از این جامعه کوتاهشدهاست. متن زیر را بخوانید:
«از سوی جامعهی مهندسان مشاور ایران چند شرکت بزرگ مهندسی مشاور که صاحبان آنها بهعلت وابستگی به دربار منحوس پهلوی مرتکب سوءاستفادههای کلانی شده، فرارکردهاند، کنارگذاشتهشدند. دربین مهندسان مشاوری که مشمول پاکسازی شدهاند، کامران دیبا پسرعموی فرح میباشد، کامران دیبا با نزدیکی با دربار سابق توانست کارهای ساختمانی بزرگی را قبضهکند، مهندس کیقباد ظفر پسرعموی ثریا همسر سابق شاه مخلوع نیز یکی دیگر از مهندسان مشاوری است که بهعلت دوستی نزدیک با محمدرضا پهلوی تواسنت قراردادهای بزرگ راهسازی را دراختیار خود بگیرد. مهندس حسین امانت نیز مدیر یکی از شرکتهای مهندسی مشاور است. مهندس حسین امانت طراح میدان آزادی (شهیاد سابق) است که برای ایجاد آن میلیونها ریال مصرفشد. مهندس عبدالعزیز فرمانفرماییان از دیگر مهندسان مشاوری است که مورد تصفیه قرارگرفتهاست. وی طراح نقشهی جامع شهر تهران است و توانست با ارتباط نزدیک خود با محمدرضا میلیونها تومان از ایجاد ساختمان استادیوم صدهزارنفری و طرح جامع سوءاستفادهکند. اموال گروهی از این مهندسان مشاور که درگذشته مرتکب سوءاستفادههای کلان شدهاند، توقیفشدهاست. مهندسان مشاوری که مورد تصفیه و پاکسازی قرارگرفتهاند بهترتیب شرکتهای لاض-ارگانیک، امانت و همکاران، سردار افخمی، حیدرغیاثی، کلیزه، عبدالعزیز فرمانفرماییان، ناسکو، ایرندکو، طالقانی، دفتری، ایران کامیساکس، ایران سائوئی، اگرونومیک، بوربور، فاروق و هارونالرشید فرمانفرماییان، بهروزان و همکاران، اساکو، کنسرسیوم همکاری مهندسین مشاور میباشد. مراحل پاکسازی بهاطلاع شورای انقلاب رسیدهاست.» ( کیهان،۱۳۵۸/۹/۱۹، ص ۱)
در تمام طول تاریخ ارزشمندترین ساختمانها کارفرمایی دولتی و حکومتی داشتهاند، اگر نگاهی به گذشتهی معماریمان بیندازیم این مطلب کاملا آشکار میشود. حال اگر با تغییر حکومتی، شرایط دوران دگرگون شد آیا باید هرآنچه از قبل بهجای مانده را تخریبکرد و حتا سازندگان آن را آواره کرد. مثلا با مرگ شاهعباس بایستی میدان نقشجهان و معمار رآن را نابودمیکردند. نه به راستی که هیچ عقل سلیمی این را نمیپذیرد. اما موج انقلاب که به این مملکت رسید تاروپود همه چیز را بههمریخت. این امواج سرگردان با چاشنی تندروی و ایدیولوژیزدگی همهچیز را در عرض چندسال چنان درهمریخت که تشخیص سره از ناسره امری محال شد.
نکتهی جالب در مورد مشاوران پاکسازیشده این است که همهی آنها بهنوعی طراحان مهمترین و بهترین بناهای معماری معاصر ما در دروان مدرن میباشند. کامران دیبا صرفنظر از رابطهی خانوادگی با فرح، خود معمار و هنرمند زبردستی است که در انجام پروژهةای محول شده رگههای بدیعی از خلاقیت و ذوق را از خود روزدادهاست. موزهی هنرهای معاصر تهران بیشک یکی از برجستهترین آثار معماری سدهی اخیر ماست. همچنین طرح شوشتر نو که پیوندی شگفت با بافت کهنهی این شهر برقرارکردهاست.
حسین امانت هم در جوانی و درحالیکه تازه فارغالتحصیل شده بود در مسابقهی طراحی یادمان میدان شهیاد، باوجود حضور بسیاری از معماران مطرح آن زمان، برندهشد و طرح پیشنهادیاش اجراگردید. طرحی که واجد بسیاری از خصوصیات معماری گذشتهی ما در کالبدی نو و مدرن است. عظمت و کیفیت ساخت بالای آن هنوز هم زبانزد است و اگر نباشد نابخردی و بیسلیقگی مسوولین کنونی میتوان آن را سالها حفظکرد.
عبدالعزیز فرمانفرماییان هم موسس نخستین دفتر مشاوره در ایران و واردکنندهی بسیاری ازفناوریهای نوین ساختمان در آن دوران بودهاست. طرح عظیم مجموعهی ورزشی آریامهر (آزادی کنونی) یکی از بزرگترین طرحهای معماری تاریخ ایران بوده و ساخت آن تحولی عظیم در صنعت معماری ما ایجادکرد. این طرح چه از نظر معماری و چه سازه یکی از نکقاط روشن معماری معاصر ما محسوب میشود. با ساخت این مجموعه ایران برای اولین و آخرین بار توانست میزبانی بازیهای آسیایی (۱۹۷۴) را به دست آورد و همچنین آخرین باز میزبان بازیهای جامملتهای آسیا و قهرمان آن مسابقات شد و هنوز هم آبروی فوتبال ما میباشد.اکنون پس از بیش از سیاسل با صرف هزینههای به مراتب بیشتر هنوز نتوانستهایم جایگزینی برای این مجموعه بسازیم یا یکی دیگر همپای آن داشتهباشیم. طرح جامع تهران نیز یکی از بهترین طرحهای جامع در کشور بوده که با همکاری مشاوران برجستهی خارجی انجامشد و اگر امواج انقلاب اجرای آن را متوقف نمیکرد شاید وضع امروز شهر تهران چنین نبود، چرا که پس از پیروزی انقلاب، اجرای طرح متوقفشده و درجاهایی که برای کاربری مسکونی درنظرگرفتهنشدهبود، به جهت حمایت از اقشار فقیر و کمدرآمد، اجازهی ساختوساز دادهشد و این خود باعث هجوم بسیاری از مردم به شهر تهران و ایجاد بافتهای بههمریخته و نامنظم پیرامون تهرانشد و امروز مشکلات بسیاری را برای توسعه و نیز رساندن تاسیسات شهری بهوجودآوردهاست. فرمانفرماییان هم بهعنوان یک معمار پیشگام ایرانی، امروز باید در خارج از کشور بهسرببرد و نسل جدید از تجربهاش بیبهرهباشند، ماجرایی که برای هوشنگ سیحون نیز اتفاق افتادهاست.
سردار افخمی و حیدر غیاثی نیز از بزرگترین معماران دوران پهلوی دوم بوده اند که آثار بسیاری را ساختةاند که هرکدام درر نوع خود حرفهای بسیاری در راه آشنایی با معماری مدرن دارند.
غیر از این دوستان بسیاری از معماران صاحب نام در نخستین ماه ها وسال های پس از انقلاب بیکار شده یا اجازه ی کارر بدان ها داده نشد و سختی های بسیاری کشیدند. کسانی که امروزه از جریان سازترین معماران هستند و استادان برتر دانشگاه های ما شدند. این بزرگان زمانی مجبور به کارکردن در مغازهها یا پادویی کردن و… بودند تا بیکار نباشند. حتا یکی از آنها هر روز صبح با لباس رسمی از خانه خارج می شده و تا ظهر یک مسیر مشخص را طی می کرده تا بیکار نباشد. چون اجازه ی کار نداشته است.
چنین جریاناتی فقط در کشورهایی نظیر ما میافتد که تجربهی نسل پیشیناش را با چوب ایدیولوژی از خود میراند. امروزز اما شرایط باز هم مانند گذشتهاست و کم نیستند دفاتر مهندسی که با پولهای هنگفت دولتی و دلارهای نفتی، رابطههای آنچنانی و رانت پروژههای کلانی را از آن خود میکنند. تنها تفاوت این است که نتیجهی آن منجر به ساخت طرحهای ناب معماری و ایجاد جریان جدید معماری نمیشود.