امروز، روز پدر است و مهمتر از آن زادروز مولا علی (ع). غریب است حال این روزگار و شگفتانگیز بازیهای آن. در روزگاری که بیعدالتیترین رفتارها به نام عدل علی میشود، باید جشن بگیریم زادروز او را. عدل علی، ترکیب زیبایی است که شنیدناش آدمی را مشعوف که نمیکند هیچ، دلنگران برخوردهای خصمانهای میشود که این روزها تن خستهی ملت را همآغوش روحی فسردهتر، به ژرفای تاریکی از خودکامگی سوقمیدهد. باری! روز پدر است. این شعر پیشکش میشود به همهی پدران دربند و نیز پدران چشم به راه فرزند:
پدر !
در آغاز هر سال
فقط یک حرف دارم
که برایت بزنم :
– عمرت طولانی باد …
به همان اندازه که دوستت دارم …
پدر !
پدر من !
برادر بزرگ من !
دوست من !
سرم را نه ظلم می تواند خم کند
نه مرگ
و نه ترس
سرم فقط برای بوسیدن دست های تو
خم می شود
پدرم ! برادر بزرگم ! دوست من …شعر از ناظم حکمت
چه نیک گفت حنیف تا آرزوکنیم همهی همراهان دربندمان آزادشوند: االهم فک کل اسیر
مطلب جالب و قشنگی بود . واقعا به خودم افتخار میکنم که در مملکتی زندگی میکنم که جوانانش هم احساسشون تا این اندازه پاک و لطیفه و هم غیرتشون زبانزده . من هم به تمام پدران مخصوصا پدر عزیزان از دست رفته در این جریانات اخیر که دیگر فرزند دلبندشان را نمیتوانند در آغوش بگیرند و از حمایتهای عاطفی او برخوردار باشند تبریک میگم و میخوام بدونند که ما جوانان ایرانی همگی به این پدران افتخار میکنیم .