پایان‌نامه و ۲ ماه که به سرعت گذشت

اون روزهایی که به‌طور جدی پایان‌نامه داشتم، یعنی چیزی حدود ۲ سال، همیشه آرزوم این بود که اگه درس‌ام تموم بشه این کار رو می‌کنم و اون کار رو. فکرمی‌کردم دیگه به همه‌ی کارای عقب‌افتاده و اون چیزایی که می‌خوام می‌رسم، حالا بعد دو ماه که اصلا نفهمیدم چه‌جوری گذشت، به هیچ کدوم از اون چیزایی که می‌خواستم نرسیدم.

اما پایان‌نامه رو واقعا دوست‌داشتم، یه جوری همه‌ی وقتم رو گرفته‌بود. خوشبختانه به اون چیزایی هم که می‌خواستم رسیدم. پیچیدگی‌ی موضوع و سهل و ممتنع‌بودن طراحی حسابی کارم رو سخت کرده‌بود. اما روزهای آخر قبل دفاع، دقیقا بعدازظهر دوشنبه ۲۷ آبان، مقدمه‌ای که آقای خاتمی برای پایان‌نامه نوشتند، به دستم رسید و در یک لحظه همه‌ی خستگی‌ها از تن‌ام رفت، هرچند که با جریانات روز دفاع، یک کمی از اون خستگی توم موند و هروقتی یاد اون روز کذایی می‌افتم، تن‌ام کهیر می‌زنه، اما واقعا از کل اتفاقاتی که سر این جریان پایان‌نامه از اول تا آخر افتاد، راضی‌ام.

پوستر پایان‌نامه: خانه‌ای برای فرهنگ ایران

یکی از مهم‌ترین کارهای بعد از دفاع، هم رفتن به نشست شهر و گفتگو بود. نشستی که ازسویی موسسه‌ی گقتگوی تمدن‌ها و فرهنگ‌ها از ۲۳ تا ۲۵ آذرماه برگزارشد و انصافا هم با حضور مهمانای خارجی، برای من تجربه‌ی بسیار عالی و جالبی بود. اگر فرصتی بشه گزارش مختصری از این همایش می‌ذارم. بعد هم که یه سفر عالی به شیراز و اصفهان رفتیم که قبلا درباره‌اش گفتم. اینجا می‌شه عکس‌های جلسه‌ی دفاع رو دید و از اینجا هم می‌شه پوستر رو با اندازه‌ی بزرگتر دریافت‌کرد.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.