درست هفتهی پیش، حدود ساعت ۵/۳ بعدازظهر، در مسیر بستانآباد-تبریز و در فاصلهی تقریبا ۱۰ کیلومتری تبریز، یک تریلی (بونکر) درحالیکه تعدادی اتوموبیل بهدلیل ترافیک ازحرکت ایستاده و پشتسرهم متوقف بودند، به این خودروها برخوردکرده و باعث کشته و زخمیشدن تعداد زیادی از هموطنانمان شد. این واقعه و بسیاری از حوادث تاثربرانگیز از این دست، متاسفانه در ایام نوروز فراوان اتفاقافتاد ولی هیچ بازتابی در رسانههای داخلی نیافت. بازتاب واقعهی تلخ فوق در فارس و اینجا چنین بود، هرچند که آمار ارئهشده با واقعیت چندان تطابقی نداشت، چرا که بسیاری از مجروحان هم در بیمارستان درگذشتند، از جمله پسرعموی من.
حال آنکه صداوسیما کم وبیش هرروز اخباری را از جنگ عراق یا فلسطین پخشمیکند و دربهدر دنبال راهپیمایی، اعتراض و… میگردد، ولی از کشتگان سرزمین خویش فراموشمیکند. اگر عادلانه و واقعبینانه به آمار تلفات جادهای کشور بنگریم و مقایسهای با آمار تلفات عراق در این ۵ ساله بکنیم، تفاوت زیادی نخواهیمدید، افسوس که یکی بهخاطر جنگ است و دیگری بهدلیل غفلت، ناآگاهی یا هرچیز دیگر.
آسیب روانی، روحی و اجتماعی که این قبیل حوادث بهوجودمیآورند، عموما غیرقابل تصور و جبران است، چرا که در لحظهای چندین و چند خانواده را بهطور ناگهانی تحتتاثیر میگذارد و فقدان جمعی از هر خانواده قاعدتا امری فراموشناشدنی است.
آیا باورتان میشود، که لحظهای تعلل چنین به روز خودروها و سرنشینانش بیاورد؟ آیا باورمیکنید کودکی از خودرو به بیرون پرتابشده و از زیر مینیبوس پیدامیشود یا خانوادهی چهارنفری که در دمی ازبینمیروند و جنازهشان با پلاستیک جابهجامیشود، همه نتیجهی یک غفلت باشد؟ حال راننده چه میکند؟ هیچ اگر جان سالم بهدربردهباشد که دلش به بیمه خوش است و دریغ از درنگی و لختی اندیشیدن به اعماق فاجعهای که رقمزده است…
کاش کمی آرامتر میراندیم، کاش حواسمان جمع بود! کاش و صد کاش دیگر .