قسمت دوم: هدمِ مکان
در سالهای پس از انقلاب اسلامی دو انگاره -که در واقع یکی هستند و اغلب انتزاعی- مقدمهٔ مداخلات وسیع کالبدی در حرمها، بقاع و مساجد و بافتهای همجوار با آنها شد؛ انگارههای میزبانی از زائران چندصدهزاری و گاه میلیونی و دوم تبدیل فضا به نماد تسلط گفتمانی. این دو انگاره و بهموازات آن رقابت بین زیارتگاهها منجر به دستاندازیهای فراوانی شد و چون راه همنشینی با همسایگان را نیاموخته بودیم، آسیبهای پرشماری را هم بهبارآورد. اما در این مسئله تنها مسئولان و متولیان دخیل نبودند. گاه مردم عادی و زائرانی که عموماً تنها مسیر ارتباطیشان با جهان بیرون، زیارت (=اینجا حج) بود؛ با واگویه خاطرات سفر و تعریف از دستاوردهای پادشاهی سعودی در حرمین شریفین و توسعه آنها آب به آسیاب مداخلات میریختند.
توسعه حرمهای شریفین در سالهای پیش از انقلاب اسلامی آغاز شده بود و با پادشاهی ملک فهد در سال ۱۳۶۱ و دوران طولانی حکومتش سرعت و گستره قابل ملاحظهای یافت و در دوره ملک عبدالله مقدمات توسعه دیگری فراهم شد و بزرگترین طرح توسعه از سال ۲۰۱۹ آغاز شده و در حال انجام است.*
این اشتراک نظر در نحوه تصمیمگیری توسعه فارغ از تفاوت امر واجب زیارت حج و امر مستحب مؤکد زیارت مشاهد شریفه با تمام تفاوتهای سیاسی، مذهبی، اقتصادی و جغرافیایی اما نتیجهٔ فن ساختمانسازی -و نه معماری- مشابه بوده است:
دستدرازی به عرصههای همجوار، تخریب میراث تاریخی، گسستهای اجتماعی و عملکردی، انقطاع حیات روزمره در پیوند با مزار، ساخت فضاهای بزرگمقیاس و غیرانسانی، تزئینات کاذب و جنایتآمیز، هزینههای زیاد در تملک اغلب آمرانه و بدون رضایت و ساخت و نگهداری، حریم منظری مخدوش با ساختمانهای بلند و ناهمگون در پسزمینه و تمایز شدید زیارتگاه با عرصه شهری بلافصل.
بدیهی است این اقدامات با ضرورت فراهمکردن فضای زیارت مناسب و رفاه زائران توجیه میشود؛ اما نقد اصلی بیشتر بر چگونگی تصمیمگیری و روش انجام و سنجش ظرفیتها و تواتشهای محیطی است تا ارزیابی ضرورت. نحوه اقدامی که هم منجر به تضییع موقوفه میشود، هم سرمایه اجتماعی را به باد میدهد و هم در تضاد با مشی و سیره اولیا است. هر چند در اصالت مسئله هم گاه میشود تشکیک کرد.
این خطای مداخله فنسالارانه اگر چه گاهی مشکلی را موقتاً حل کرده است اما چندی بعد باز مشکلات دیگری را پدیدآورده که ناگزیر از مداخله مجدد است. چرخهای بیپایان که زیارتگاههای پیشگام را به دام انداخته است و در رقابتی نیندیشیده بسیاری از زیارتگاههای خرد و متوسط را عطشناک به دنبال خود میکشد.
*در سند چشمانداز ۲۰۳۰ عربستان سعودی و نیز سندهای توسعه ۲۰۳۰ مکه و مدینه توجه به موضوع حفظ میراث تاریخی و توسعه پایدار شهری و افزایش تابآوری محیط جزء اصول بالادستی ذکر شده است.