مسئله‌ی امروز معماری مشهد

/متن صحبت با موضوع مسئله‌ی معماری مشهد در نشست پایانی فصل اول سه‌شنبه معماری. این نشست در تاریخ پنجم امرداد در خانه‌ی ملک برگزار شد،/

سلام. پیش از هر سخن شادمانم که اینجا و در میان شمام. پوزش می‌خواهم اگر در فرجام این ۱۵۰ ثانیه، شاید آنچه گفته می‌شود نپسندید.
باری؛ سخنم را با زدون واژه‌ای از پرسش پایه آغاز می‌کنم و آن مشهد است، چه آنکه به گمانم گرفتاری امروز معماری، جدای از زمینه‌اش، برآمده از اندرکنش ما و معماری است، آنجا که نتوانستیم حق‌اش را به جا آوریم و معماری در چشم دیگران خرد شد و نابه‌جا و دستگیر و رنج‌آور و ما نیز دیگر همچون گذشتگان نازان به رشته و پیشه خویش نیستیم و یک سر در پی گرفتاری با خودش، درونش و بیرونش. اما مایه‌ی این گرفتاری و حق‌ناگزاری را از دو سوی می‌بینم که هر دو درون‌رشته‌اند و نه برون‌پیشه.
یک. کار را نیک و آرسته انجام نمی‌دهیم، ناسازوارگی و ناهماهنگی میان معماری و دیگر پیشه‌های هم‌کارش به آشوب، زشتی و درشتناکی فضا می‌انجامد. کار به چند برگی کاغذ کوتاه می‌شود و نشانه‌‌ی ریزه‌کاری، نازک‌بینی، باریک‌نگاری و خرده‌پردازی در کنار هم نشاندن رنگ‌ها، بافت‌ها، ابزارها و سازوبرگ‌ها در کمتر کاری هست. دورشدن از گوهر معماری و نپرداختن به سویه‌های سرشتینش، معماری را به بیراهگی پوشش زشتی‌ها فروکاسته و نه اندیشیدن به نافریدن درشتی‌ها و نازیبایی‌ها. باور دارم که معماری در همان ریزه‌کاری‌هاست.
دو. در هنگامه‌ای که می‌شد به بهانه‌ی رونق ساختن، جایگاه معماری را همگانی‌تر کنیم و آمیخته با زندگی مردم، دستورنویسه‌ها و آیین‌نامه‌ها چونان گرهی به میان آمد. مردمان، سازندگان و سرمایه‌گذاران تاب‌‌نیاورده و هر دم به پیچاندن و دورزدن آن کوشش کردند. سامان مهندسی، معماری را چون دامن‌گیری آزارنده در چشمشان گذاشت و اندکی که با رای خود به سراغ معماری می‌آمدند؛ گروهی شدند که با پای خود از معماری بگریزند چرا که معماری مشتی کاغذ دروغین و ناراست انگاشته می‌شد. این گونه معماری پادینه‌ی خود شد.
کوتاه و به زبان امروز آن که گرفتاری معماری را در نپرداختن به جزئیات و جایگاه همگانی صوری آن برآمده از کارکرد نظام مهندسی می‌دانم و امیدوارم که دست دراز کنیم و پای برکشیم و خون جگر خوریم کین سنگ ناراسته و درشت را سودای بدخشی است.

 

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.