{روز اول ملغمهای بود از دلتنگی و نگرانی و غربت و استرس و عصبانیت و ناراحتی و حقارت و… این حس رو احتمالن فقط یه بار میشه داشت}
روز اولش و هفتهی اولش واقعن لعنتی بود. بعد کمکم عادت کردیم. به هم، به فضا. بعد یادگرفتیم چهجوری تحمل کنیم. یه جور احساس همدردی. همه مثل هم بودیم. بعدتر با هم دوست شدیم. و بعد چقدر سخت بود جدایی…
حالا! هر از گاهی که یادش میافتم، دلم میگیره. قلبم فشرده میشه. سنگین میشم و کرخ…