سیاوش کسرایی، شاعر معاصر، سال ۱۳۰۵ در اصفهان بهدنیاآمد. و از دانشگاه تهران در رشتهی حقوق فارغالتحصیل شد. اولین مجموعهی شعر او در سال ۱۳۳۶ منتشرشد. اما مهمترین کتاب آو با نام آرش کمانگیر در سال ۱۳۳۸ باعث شهرت و محبوبیت او شد. کسرایی در ۱۷ بهمن ۱۳۷۴ در وین درگذشت.
نیمهشب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، یعنی ساعاتی پس از پیروزی انقلاب او شعری به نام تفنگ من گفت که در کیهان ۲۳ بهمن ۱۳۵۷، صفحهی ۸ چاپشد.
به انقلابیون همهی سنگرها
تفنگ من
چه دیر بهدست آمدی ای واژهی آتشزا
ای تفنگ پرغوغا!
همواره تو آغازی
با خلق سلامی
با دشمن
پایان کلامی!
××چون دشمنم از هزار سو راه بست
ای شعلهی دلپذیر
ناگزیر
با دست نیازموده بردم به تو دست
××یارا کن با من
مداراکن با من
ای چوب رتاش رنج با تن برده
ای آهن سخت صیقلخورده
××ای یکشبه مهمان و صدساله رفیق
با من باش
در سینهی تنگ من
در کنار من بمان و ایمن باش
××هر کس را
ناکس را جستجو داری
هر میوهی دل که آرزوداری
هر خواهش
هر نوازشت با من
ای تفنگ دلبندم
تیر ترکست با من
××کوچک بودم
تنها بودم و تک بودم
اندک
تا به یمن آوایی
برخاستن دستی
پیشآمدن پایی
ده گشتم و صد، هزار و میلیونم
صف را، صف را بنگر
از شماره بیرونم
××یک عمر به ناروایی آن نامرد
دید چه به روزگارمان آورد
اینک تو بگو هر آن