مشهد . مرداد ١٣١٨ . برشی از مستند اِلا مایار . تصاویری از صحن نو، گنبد طلا، مسجد گوهرشاد و سقاخانه صحن عتیق.
_____
اِلا مایار (بهمن ١٢٨١-فروردین ١٣٧۶) جهانگرد، سفرنامهنویس و عکاس سوئیسی، در سال ١٣١٨ از ژنو تا کابل را با خودرو سفر میکند و شرح این سفر را در کتابی به نام «راه بیرحم» مینویسد. در خلال این سفر، مردادماه ١٣١٨، او و همسفرش، آنماری شوارزنباخ، از مشهد میگذرند و چندین عکس و دقایقی فیلم رنگی میگیرند.
_____
«… به سوی حرم راه میافتیم، دوربینهایمان را زیر بغلمان پنهان کردهایم، چون مجوز عکاسی در ایران نداشتیم … صحن اصلی … با ردیفی از طاقهای دوطبقه محصور شده بود … اما ویژگی اصلی صحن، صفحات زرینی بود که منارههای بلند را، تورفتگیهای ایوانها را میپوشاند و بر گنبد بالای قبر مطهر با خیرگی بسیار میدرخشید … برای دهقانی که جز خشت آفتابپخته چالههای روستایش، جز شنهای آفتابسوخته صحرا، چیزی ندیده است، چنین درخشندگیای چقدر فرازمینی به نظر میرسد … مانند دیگران، در بزرگ نقرهای زیبایی را بوسیدم … مانند آنها پیشانیام را روی دیواری از سنگ مرمر صورتی فشردم؛ بیش از آن دیگر نمیتوانستم از آنها تقلید کنم. آنها در خلسه بودند: نگاه میکردند اما گویا هیچ نمیدیدند. من اما هنوز میتوانستم جزئیات را ببینم. مقبره، در گوشهای از غرفه، با نردهای نقرهای احاطه شده بود … در آن فشردگی … نرده نقره را لمس میکردند و میبوسیدند و در غلیان حس پرستشی که تمام وجود زائران را به خود میکشید، شریک روحانیتی مقدس میشدند … آنها زمزمه میکردند، فریاد میزدند و بدون آنکه بدانند گریه میکردند … آنها این دنیا را نمیدیدند: غرق در اشتیاق به چیزی بزرگتر از خودشان دست یافته بودند …
… امام رضا حامی مسافران است و من دوست دارم فکر کنم روزی که مشهد را به مقصد مرز افغانستان ترک کردیم، او بود که به ما کمک کرد…»
_____

تصویر دوم: الا مایار و خودرو-اش در کنسولگری بریتانیا در مشهد
_____
#مشهد #تاریخ_مشهد #معماری_مشهد
#تاریخ_معماری_مشهد #معماری_معاصر_مشهد #معماری_ایران #تاریخ_معماری_ایران #بافت_حرم #حرم_مطهر #امام_رضا #عکس_تاریخی #عکس_قدیمی