گفت‌وگو درباره‌ی سازمان میراث فرهنگی

/این گفت‌وگو در ویژه‌نامه‌ی خراسان دنیای اقتصاد منتشر شده است./

احمد دیناری با حکم زهرا احمدی پور، معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به‌عنوان سرپرست این اداره کل منصوب شد و تنها یک هفته بعد در حالی‌که احمد دیناری در گفت‌وگو با مطبوعات به اعلام برنامه‌های خود پرداخته بود، در جلسه‌ای با حضور معاون سیاسی و امنیتی استانداری خراسان‌رضوی، حسین زارع‌صفت مجددا برای این سمت معارفه شد. این تغییر و تحولات و این فعل و انفعالات بهانه‌ای شد تا به سراغ برخی از کارشناسان و فعالان حوزه میراث فرهنگی برویم و از آنان تاثیر تغییر مدیرتها بر بدنه اداره کل میراث فرهنگی را جویا شویم، پیشنهادات آنان را برای بهبود مدیریت در این مجموعه بشنویم و درباره فرصتهای از دست رفته و از دست نرفته مشهد 2017 پایتخت فرهنگی جهان اسلام، بیشتر بدانیم.

چه مدیری برای سازمانی که وظایف متعددی برعهده دارد مناسب است؟

سعید مهرپویا، معمار و پژوهشگر حوزه میراث فرهنگی در گفت‌وگو با دنیای اقتصاد، می‌گوید: تغییرات و جابجایی افراد قطعا تاثیر خوبی در یک سازمان نخواهد داشت. نقد کلان من به مجموعه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، وظایف و مسئولیتهای متعدد است، حال سوال اینجاست که چه مدیری برای چنین سازمانی که وظایف متعددی برعهده دارد مناسب است؟ قطعا مدیری که وظایفش را در مسیر راه‌حلهای کاربردی پیش ببرد.

وی ادامه می‌دهد: به‌تبع چنین موضوعی، ادارات میراث فرهنگی در استانها هم وارث همین سیستم هستند و هر مدیری در شهرستان درگیر این موضوع خواهد بود.

مهرپویا تصریح می‌کند: هر مدیری که در راس این سازمان است باید چشم‌انداز بلند مدتی را برای خود در نظر بگیرد. تخریب یک بنای تاریخی جزء کوچکی از وظایف مدیر این مجموعه است.

وی با بیان اینکه میراث فرهنگی خراسان بزرگ از موضوعی به نام اعتبار مالی رنج می‌برد، ادامه می‌دهد: اعتبار اجتماعی، سازمانی و حقوقی محدود باعث شده سازمان میراث فرهنگی در کشور آنچنان که باید اثرگذار نباشد، تامین این اعتبارات که بیشتر به عملکرد مدیر مرتبط است به خوبی مهیا نشده، چراکه یکی از وظایف مدیر این مجموعه ارتقاء جایگاه اجتماعی، سازمانی و حقوقی میراث فرهنگی است.

مدیران میراث فرهنگی باید به فکر دستیابی به پشتوانه حقوقی باشند

این کارشناس خاطرنشان می‌کند: این روزها خیلی درباره تخریب بافت تاریخی اطراف حرم رضوی می‌شنویم، سازمان میراث فرهنگی از دهه 70 وجود داشته اما هیچ وقت نتوانسته یک اثرگذاری جدی در این‌باره داشته باشد، شهرداری و اداره کل راه و شهرسازی هرکاری که می‌خواستند انجام دادند و میراث فرهنگی به واسطه اینکه پشتوانه حقوقی نداشت ناخودآگاه در وضعیت ایستایی قرارگرفت و خودش را کنار کشید.

وی ادامه می‌دهد: من فکر می‌کنم مدیران این مجموعه باید به فکر دستیابی به پشتوانه حقوقی باشند تا در جلسات اداری وزن داشته باشند.

مهرپویا با قیاسی بین سازمان میراث فرهنگی و محیط زیست می‌گوید تفاوت این دو سازمان در این است که محیط زیست حمایت سازمانهای مردم نهاد و اجتماعی را به همراه خود دارد و از آنان کمک می‌گیرد اما میراث فرهنگی نه تنها این کار را نمی‌کند، بلکه بعضا در مقابل این گروهها نیز قرار می‌گیرد. که پیشنهاد من به آقای زارع صفت این است که این رویکرد را تغییر دهد.

وی با بیان اینکه مشهد 2017 فرصتی بود که تقریبا از دست رفت، می‌گوید: مدیریت جدید می‌تواند این موضوع را به عنوان یک مبدا برای اصلاح در نظر بگیرد.

مهرپویا خاطرنشان می‌کند: به‌طورکل می‌توان گفت در هر سه حوزه کاری این سازمان مهمترین چالش نبود نیروهای متخصص است، چراکه نقش حاکمتی خود در جذب توریست و گردشگر را به خوبی ایفا نمی‌کنند. ما باید هویت شهر را به هویت فرهنگی تبدیل کنیم، هویت فرهنگی برای مشهد موضوع جا نیفتاده‌ای است، می‌توان گفت به‌جز حرم رضوی جاذبه فرهنگی دیگری در این شهر ایجاد نشده تا گردشگر یک سفر فرهنگی داشته باشد. در این‌باره میراث فرهنگی بازیگر خوب میدان نبوده است.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.