خوابگرد عزیز، مانند سال گذشته، فراخوانی برای نظرسنجی میان وبلاگنویسان در خصوص انتخاب کتاب داستانی محبوب خود در سال ۸۹ انجامدادهاست. اینکه من وبلاگنویس هستم یا نه بماند که در این نظرسنجی شرکتمیکنم، اما سال گذشته شرایطی داشتم که کتابهای بسیاری خواندم. خوبی روزهای سربازی، بیکاریهای پیشبینینشدهای بود که مطالعه بهترین بهانه برای پرکردن این وقتهای خالی بهشمارمیرفت. در میان آنچه خواندم چند کتاب، کتابهایی بودند که در سال ۸۸ برای نخستین بار چاپ شدند. خوابگر خودش هم تاکیدکردهاست که: «این نظرسنجی نه مسابقه است، نه یک جایزهی ادبی، نه من و شما اینجا بر جایگاه داور ادبی. صحبت بر سر کتابهایی ست که از خواندنشان لذت بردهایم. این نظرسنجی برای این است که تا میتوانیم، در کنار هم بر رخوت تزریقی! غلبه کنیم، حتا اگر بهانهمان ادبیات داستانی باشد. در بارهی کتابهایی که دوست داشتهایم یا نداشتهایم حرف بزنیم و در کنار هرگونه کارکردی که وبلاگمان برای خودمان و بهرهای که برای دیگران دارد، در حد یک نوشته هم شده، از ادبیات داستانی نحیفمان سخن بگوییم و دیگران را هم با کتابهای دوستداشتنی خودمان آشنا کنیم.»
کتابهایی که بیشتر پسندیدم اینها هستند:
۱- بهار ۶۳: مجتبا پورمحسن
۲- شب ممکن: محمدحسن شهسواری
۳- تا دوشنبه دیگر: غلامحسین دهقان